کد مطلب:312283 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:220

پرچمداری عباس
یكی از ویژگی های درخشان ابوالفضل (ع) «پرچمداری» اوست. اما آنچه در این كلام امام حسین (ع) جلوه ای ویژه دارد آن است كه عباس بن علی (ع) در نگاه امام حسین (ع) شخصیتی است كه محور و اساس لشكر او به شمار می رود. بزرگ پرچمدار حسین (ع)، یك تنه همانند لشكری در برابر دشمنان به شمار می آید. شجاعت، دلیری، مقاومت و ایثار از او فرماندهی شكست ناپذیر ساخته است كه بود و نبود او مساوی با پیروزی و شكست لشكر است.

البته برخی تحلیل گران، این گزارش تاریخی را نپذیرفته اند. زیرا عباس (ع) آخرین كسانی بود كه قبل از امام حسین (ع) به شهادت رسید و در آن هنگام، لشكری برای سیدالشهدا (ع) باقی نمانده بود تا پس از شهادت عباس (ع) پراكنده شوند [1] اما توجه به دو نكته بایسته است.

اول: بنابر نقل اكثر تاریخ نگاران كربلا. تنی از چند از یاران حسین (ع) مانند ضحاك بن عبدالله [2] و سه یا چهار نفر دیگر، [3] تا واپسین لحظه های حیات امام حسین (ع) زنده بوده اند.



[ صفحه 128]



دوم: ترتیب و تنظیم گزارش نبود یاران امام حسین (ع) (اصحاب و بنی هاشم) به گونه ای است كه معلوم می شود پس از شهادت حضرت عباس (ع) تنی چند از هاشمیان زنده بوده اند و پس از شهادت عباس بن علی (ع) به نبرد برخاسته اند [4] بر این اساس هنوز نقش پرچمدار حتی در این گروه اندك شمار، بسیار نقش تعیین كننده است و نیز نشانگر ادامه ی حیات و پابرجایی حسین و یاران حسین (ع) است.

برخی مقاتل از ابومخنف نقل كرده اند كه عباس (ع) اولین شهید عاشورایی حتی قبل از اصحاب و نیز بنی هاشم بوده است [5] برخی نیز آورده اند كه عباس (ع) یكی از آخرین شهیدان كربلاست كه پس از او بدان فاصله [6] یا به فاصله ی شهادت چند تن از بنی هاشم [7] (مانند حضرت علی اكبر (ع)) به شهادت رسیده است. در هر حال، این نكته غیر قابل تردید است كه حضرت عباس (ع) عامل پایداری و استقامت لشكریان امام حسین (ع) بوده است. گذشته از ویژگی های برتر ابوالفضل (ع) هر پرچمداری در جمع لشكریان عامل پایداری و ثبات دیگران است. این نكته از مجموع كلمات امام حسین (ع) و عكس العمل خاندان بعد از شهادت عباس (ع) و روایت های مختلف تاریخی نیز به خوبی به دست می آید.



[ صفحه 129]




[1] بنگريد به: بحارالانوار، ج 45، پاورقي 41 و ترجمه ي نفس المهموم مرحوم آيت الله شعراني، ص 180.

[2] الكامل، ج 4، ص 73.

[3] همان، ص 77؛ وقعة الطف، ص 250.

[4] بحارالانوار، ج 45، ص 42؛ الفتوح، ج 5، ص 209؛ وقعة الطف، ص 245. بحث و بررسي پيرامون صحت و عدم صحت نقل فوق كه مرحوم مجلسي آن را از بعضي تأليفات اصحاب بدون ذكر نام نقل كرده، خارج از رسالت كتاب است زيرا پرداختن به اسناد روايات دوگانه يا چند گانه ي شهادت حضرت عباس (ع) (كه در پايان فصل دوم همين كتاب آمده) يا يافتن راه حل هاي جمع بين آن ها و نيز بررسي رجال روايات، ما را از بحث اصلي كه شناخت شخصيت حضرت عباس (ع) است دور مي كند. اگر چه تا حد لازم و در خور كتاب، پيرامون شخصيت حضرت عباس (ع) به برخي نكات در اين گفتار و نيز پايان فصل خواهيم پرداخت، ولي تفحص كامل و بررسي تمام، نياز به مجالي ديگر دارد.

[5] معالي السبطين، ج 1، ص 449؛ اسرار الشهادة، ص 337.

[6] مقتل الحسين (ع)، ابومخنف، ص 271؛ اللهوف، ص 51.

[7] بحارالانوار، ج 45، ص 42.